دیماه۱۴۰۱
سلام دیماه رو هم با مریضی شروع کردیم.بابا بزرگ و مامان بزرگ از کربلابرگشتن و شدیدا سرما خورده بودنشب هممون خونشوت دعوت دلبندی بودیم.منم یه کم مریض بودم. از روز بعد یکی یکی همه مریض شدیم .بعد از ۳هفته کماکان صدام گرفته. از همه بدتر بابابزرگ اینجاست که دوباره قرصا رو نمیخوره چون ماهاش ورم کرده و حالا یه کم سرماخوردگی و ... روزای خیلی سختیه.حال بابا اصلا خوب نیست حرفایی میزنه که ته دلمو خالی میکنه.طفلک مامانی همه جوره راه میاد خودشم سرماخورده و حال نداره بالاخره بعد از ۲روز بابابزرگ چند دونه خرما خورد و بهتر شده.دوباره نذر امام رضا کردم و ختم حمدشفا تو گروه قرانی برای بابا گذاشتن.به خدا که تاثیر داره هر بار میبینم به چشمم ال...